بی بی سی فارسی خبر سازان درباره وبلاگ ![]() به وبلاگ من خوش آمدید امیدواریم در خدمت رسانی به شما دوست گرامی کوشا باشیم این وبلاگ به طور هوشمند تبادل لینک میکند اگر مایلید لینک کنید به تبادل لینک هوشمند رفته و ما را با این ادرس و عنوان بی بی سی نیوز لینک کنید. نظر یادتون نره.با عرض معذرت بعضی مطالب در سایت نمایش داده نمی شود.اگر پیگیر مطلب خواصی هستید میتونید با مراجعه به این سایت مطلب مورد نظرتونو پیدا کنید با تشکر مدیریت سایت:نادیا آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
نويسندگان ![]() اكنون هر قسمت عنوان ویژهای دارد كه با قصه خود مرتبط است. مثلا یكی از قسمتها خوشیها و حسرتها نام داشت و تاویل روانشناختی از یك تجربه عاطفی بین زن و شوهری را به تصویر میكشید....
در حالی سریال «در پناه تو» از شبكه 2 سیما بازپخش میشود كه مجموعه تازه حمید لبخنده به نام «رازهای یك خانه» از شبكه 4 در یك بیخبری و چراغ خاموش رسانهای روی آنتن رفته است. البته پخش هفتگی این مجموعه آن هم در ساعت یازده و اندی در پنجشنبهشب، در مهجور ماندن این مجموعه بیتاثیر نبوده است. رقابت سریالهای 2 شبكه یك و 3 و پخش هر شبی آنها مجالی برای مجموعههای نمایشی دیگر نمیگذارد؛ آن هم از شبكه 4 كه یا سریالی پخش نمیكند یا تولیدات آن متاثر از مخاطبان نخبهاش ساختاری متفاوت دارد. این ساختار متفاوت را از همان شمایل ظاهری رازهای یك خانه میتوان تشخیص داد. این مجموعه واجد ساختاری اپیزودیك است كه قصههای متفاوتی را در مكانی مشترك روایت میكند.
ماهیت اصلی فیلمنامه، داستان یك عمارت قدیمی است كه در هر اپیزود، اتفاقاتی برای شخصیتهای آن رقم میخورد. درحقیقت فیلمنامه بر مبنای لوكیشن نوشته شده است. ابتدا قرار بود داستان اینگونه باشد كه درهر اپیزود، نامهای به در خانه برسد و برای اهالی آن خانه، حوادثی پیش آید و بر این اساس نام آن «نامهها» بود كه به «رازهای یك خانه» تغییر یافت. اما اكنون هر قسمت عنوان ویژهای دارد كه با قصه خود مرتبط است. مثلا یكی از قسمتها خوشیها و حسرتها نام داشت و تاویل روانشناختی از یك تجربه عاطفی بین زن و شوهری را به تصویر میكشید یا اولین قسمت از این سریال به نام «یاد باد» كه داستان یك ملاقات بود. سالها پس از جنگ، 2 برادر به دیدار هم میروند و گذشته خود را مرور میكنند. حافظ، برادر كوچكتر برای گذراندن طرح پزشكی به منطقه جنگی اعزام میشود و دیری نمیگذرد كه خودخواسته به خط مقدم جبهه راه مییابد. حبیب، برادر بزرگتر با رفتن حافظ به خط مقدم موافق نیست. او معتقد است كه حضور پزشك در پشت جبهه كارسازتر است تا زیر گلوله و آتش. حافظ اما چنین فكر نمیكند. بستر نمایشی این اپیزود وامگرفته از تعزیه است كه در آن نوع اجرا و شكل فاصلهگذاری حفظ شده است. رازهای یك خانه در 30 قسمت 45 دقیقهای توسط نویسندگان مختلفی همچون نادر برهانی مرنــد، محمد یاراحمدی، زهرا رفیعی گیلوایی، آرش پارساخو و... نوشته شده و اصغر عبداللهی آنها را بازنویسی كرده است. خانه مادری، مهمانی شام و شب رغائب عنوان برخی قسمتهای این مجموعه هستند. با اینكه به خاطر اپیزودیك بودن این سریال از تعداد زیادی بازیگر استفاده شده كه 40 بازیگر اصلی داشته و ظاهرا با بازیگران فرعی این تعداد به 100 نفر میرسد، اما لبخنده از بازیگران چهره و خیلی مشهور استفاده نكرده است و مبنای كار خود را بیشتر بر خود فیلمنامه و قصهها قرار داده است.از این حیث میتوان آن را با سریال شاید برای شما هم اتفاق بیفتد مقایسه كرد. با اینكه جنس و ماهیت قصهها و فضاسازی و طراحی صحنه آن بیشتر به تلهتئاتر نزدیك است و عمارت قدیمی آن به خلق چنین فضایی كمك كرده اما روایت قصهها لحنی رئالیستی داشته و به واقعیتهای زندگی نزدیك است. اساسا تجربههای زیسته واقعی و مناسبات آدمها در این تجربه دستمایه قصه پردازی در این مجموعه قرار گرفته است. یكی از امتیازات این مجموعه، روایت دیالوگهاست كه خیلی واقعی و شبیه روایت زندگی عادی است و تلاش شده از غلوگویی گفتاری در بطن كار جلوگیری شود. در واقع اجزاء و عناصر درام در نسبت با همان نگاه واقعگرایانه كارگردان به قصه و شخصیت هایش به یك هماهنگی لازم رسیدهاند، هرچند یك كندی و رخوتی در ریتم قصه دیده میشود كه با توجه به مخاطب شناسی شبكه 4 به نظر میرسد نقطه ضعفی به حساب نیاید. مخاطبان شبكه 4 با تلهتئاتر آشنا هستند، ولی شاید كمتر با مجموعههای نمایشی مواجه شده باشند. مجموعه رازهای یك خانه از فضای استودیو خارج و به صورت تك دوربین ضبط میشود. با این حال فضای كلی سریال و ساختار و فرم روایی آن به سریالهای شبكههای دیگر شباهت كمتری دارد و لوكیشنهای كم و حجم زیاد فضاهای داخلی به این تمایز دامن زده است. ابتدا تصویربرداری در باغی حوالی امامزاده صالح تجریش انجام میشد و مدتی است تصویربرداری به مكانی به نام باغ زاویه رفته است كه بسیاری از قصهها در آن شكل میگیرد و باعث تنوع مكان و زمان میشود. روایت داستانهایی كه برای این مجموعه در نظر گرفته شده، تلفیقی از داستانهای امروزی و آثار برجسته جهان از جمله چخوف است كه این مساله بسیار به جذابیت كار میافزاید. به عبارت دیگر، الهام گرفتن ازادبیات كهن و آمیختن آن با فضاهای زندگی مدرن و دغدغههای آدمهای امروزی، این سریال را در فضایی میان سینما و تئاتر قرار داده است كه تماشای آن آرامشی لذت بخش دارد. در واقع یك نوع بازسازی و بومی كردن ادبیات جهان را میتوان در این مجموعه ردیابی كرد. واقعیت این است كه مجموعه بهگونهای متفاوت، فضای همیشگی و تكراری تلهتئاترهای ساخته شده طی این سالها را در هم شكسته و فضای استودیویی اینگونه كارها را این بار در فضایی كاملا متفاوت در یك لوكیشن باورپذیرتر قرار داده است. فریبرز قربانزاده طراح صحنه و لباس سریال نیز همین نظر را دارد و معتقد است: شاید لوكیشنهای یكسان در ظاهر بیشباهت به یك تلهتئاتر نباشد، اما به نظر من این هنر كارگردان است كه بتواند چند قسمت را در یك محل ثابت بهگونهای كارگردانی كند كه در هر قسمت آن، جذابیتهای خاصی برای مخاطب داشته باشد. البته باید این را هم اضافه كرد كه این بدان معنی نیست كه مخاطب تصویری تصنعی از این المانها داشته باشد. آنچه فراتر از فرمهای ظاهری میتواند مخاطب خاص این مجموعه را با خود همراه كند تلاش كارگردان برای وارد شدن به دنیای درونی و ذهنی و بازنمایی لایههای باطنی روح آدمی و آن چیزی است كه در درون اتفاق میافتد و مظاهر بیرونی آن به شكلی نمادین نشانهشناسی میشود. شخصیتهایی كه هر كدام رازی را با خود همراه دارند و در مكاشفه دراماتیك مخاطب را با پیچیدگی دنیای درونی خود همراه و سهیم میكنند. رازهای یك خانه روایت انسانهای مدرن با لحن و ادبیاتی قدیمی است كه در بدترین زمان ممكن پخش میشود. پیوندهای روزانه
پيوندها
|
|||
![]() |